قبول داری ذهن یک «نوآور*» مثل یک راهروی تو درتو

پر از سوالایی ه که نزدیک به 99درصد اونا

به در بسته می‌رسه؟

این رو هم قبول داری که قلب تپنده یک کارآفرین «ایده» است

و همین ایده می‌تونه 99تا در بسته رو باز کنه؟

 

برام خیلی جالبه بدونم این ایده‌ها چه شکلی اند،

ایده‌ها از زمانی که در ذهن یک «خلاق» متولد می‌شن

تا رسیدن به کیسه‌های پول و امضاهایی که از روی شهرت

روی تی‌شرت و کف دست و کاغذ زده میشه،

باید مسیرهای پر پیچ و خم اداری‏، اقتصادی، معنوی و...

رو طی کنن.

 

نمی‌دونم این اید‌ه‌ها دسته جمعی متولد می‌شن یا

تک‌تک؟! چون یه موقع‌هایی یک ایده

مثل نخ تسبیحی ه برای ایده‌های دیگه...

اما؛

به نظرم بعضی ایده‌ها اونقدر ناب و تک‌اند که از بدو تولد

صاف می‌خورن تو پیشونی موفقیت و درآمدزایی،

بعضی‌هاشون تو نطفه خفه می‌شن و

بعضی‌هاشونم مثل یک دندون عقل،

ناقص رشد می‌کنن و باید با جراحی از ذهن

خارجشون کرد...

 

میگم که، واقعا نمی‌دونم ایده‌ها چه شکل و شمایلی دارن!

ولی یک چیزی رو خوب می‌دونم؛

خونی که در این قلب تپنده جریان داره

شور و هیجانی ه که در «به اصطلاح کارآفرین» وجود داره

 

و اگه این منبع به هر دلیلی دچار اختلال بشه

بدون در نظر گرفتن هر عدد یکی،

همه چیز صفر می‌شه**...

 

* ایده = خلاقیت = نوآوری = کارآفرینی

1011001011101010001011011110100**