(روابط اجتماعی) > (دودوتا چهارتا)
همیشه از دیدن تصاویر رنگارنگ گلها و حیوانها بر روی دیوار مدارس و مهدهای کودک
لذت میبرم و دوست دارم تا روزی یک دسته مقوای رنگی و قیچی به من بدهند و بگویند:
«این دیوار را از اینجا تا فلان جا پر از طرحهای مفهومی بچگانه کن!»
واقعا یک حس درونی است، حتی فکر کردن به آن هم شعفی در من ایجاد میکند که
وصف آن به سختی کوه کندن فرهاد است! چه برسد به کودکانی که
شاهد این طرحهای رنگارنگ هستند.
اما؛ همیشه این سوال در ذهنم پرسه میزند که واقعا مربیان پرورشی مدارس
چقدر در جهت پرورش افکار دانشآموزان قدم بر میدارند؟ فهوای کلمه پرورش
که در نام مسئولیت آنها گنجانده شده است، تنها در پرداختن به
آموزش برخی مسائل پایهای مذهبی، برگزاری سرودها و نمایش دسته جمعی
و اردوهای تفریحی خلاصه شده است؟
معلم مهره کلیدی مدارس محسوب میشود یا مربی پرورشی؟
پ.ن: یاد مربی پرورشی دوران راهنماییام افتادم؛ یاد خانوم ضرابی تو مدرسه تزکیه بخیر که بمعنای واقعی مربی پرورشی بود...
هر فردی در قبال عقاید خودش